فکر می کنید هر سال چه مقدار از مواد طبیعی با خاصیت دارویی بدون استفاده شدن از بین می روند؟
فکر می کنید خود شما تاکنون چه سهمی از این مقدار داروی طبیعی را دور ریخته اید؟
باور می کنید بعضی از موادی که به عنوان زباله دور می ریزید داروهایی با خاصیت مختلف باشند؟
فکر می کنید چه قدر هزینه می کنیم برای تولید این مواد طبیعی؟ و چقدر برای از بین بردن آنها؟
اگر باور ندارید بگذارید چند مورد از این مواد طبیعی دارویی که به سادگی همراه زباله ها دور می ریزیم بیان کنیم:
پوست و تخم خربزه: قسمتی از کتاب راز درمان دکتر احمدیه را با هم بخوانیم: «پوست رویه خربزه را چنانچه با کارد تراشیده و آن را با عسل سرشته و حب سازند و از این حب روزى نیم تا یک مثقال میل کنند و ضمنا هر صبح ناشتا مقدار دو، سه مثقال تخم خربزه را جویده و یا عصاره آن را بنوشند، سنگ کلیه و کبد را دفع خواهد کرد. این دارو را شخصا بخصوص در کودکان بارها آزموده ام.» ضمنا تخم خربزه نیز از داروهای مفید در تقویت کلیه ها و رفع التهابات کلیوی است.
پوست و تخم هندوانه: قسمتی از کتاب تحفة المومنین را با هم بخوانیم: «خوردن مشتى مغز تخم هندوانه در روز فى المجلس تا چند روز سنگ کلیه و مثانه را می ریزاند. مرباى پوست هندوانه با عسل و شکر معالج سرسام و وسواس و لکه هاى سیاه پوست و لک و پیس و درد سینه و ضعف معده و تقویت هاضمه می باشد.»
پوست انار: قسمتی از کتاب تحفة المومنین را با هم بخوانیم: «نشستن در آب جوشانده پوست انار جهت خونریزی بیش از حد قاعدگی و خروج مقعد و قطع خون بواسیر، استفاده موضعی از سوخته آن با عسل بر سینه و معده جهت منع خونریزی گوارشی، دهانشویه آب جوشانده آن جهت تقویت لثه مفید است.»
حالا یک حساب سرانگشتی و تخمینی برای یکی از موارد بالا: طبق گزارش دفتر آمار و فناوری اطلاعات وزارت کشاورزی در سال 78 حدود 1218هزار تن خربزه برداشت شده است. اگر نصف این مقدار هم در داخل مصرف شده باشد حدود 600هزار تن خواهد شد. طبعا وزن پوست و تخم خربزه کمتر از 10 درصد آن نیست، یعنی سال 78 چیزی حدود 60هزار تن داروی کلیوی طبیعی را دور ریختیم. این پایان ماجرا نبود. علاوه بر هزینه تولید این مقدار داروی طبیعی، هزینه هم کردیم برای جمع آوری آن به عنوان زباله و دفن آن و گندزادایی ناشی از فساد آن. همچنین هزینه کردیم برای تهیه داروهای شیمیایی جهت بیماران کلیوی. اگر مبالغ هزینه شده در طی این سالها برای پژوهش درباره اثر این ماده هزینه شده بود بهتر نبود؟
موارد بالا اندکی از داروهای باارزشی است که با هزینه کردن آنها را نابود می کنیم. می توانید به این لیست پوست تخم مرغ، هسته هلو و برگ توت و دانه به و ده ها چیز دیگر را اضافه کنید.
حتما همه دوستان بزرگوار اخبار این چند روزه را پیگیری کردن.
اون چیزی که به وضوح مشخص هست زمینه سازی اصحاب فتنه اعم از دولتی ها، سبزها و هاشمی است.
بعد بین المللی فتنه در حال تکمیل است. بازگشایی سفارت انگلیس، مجوز بی بی سی و رفت آمد مخالفین و معاندین که اخیرا شدت گرفته همه در راستای تقویت زیر ساخت های فتنه است.
در بعد داخلی نیز همراه نمودن رسانه ملی از طریق اهرم بودجه، همراهی نیروی انتظامی، تعطیلی و فشار بر رسانه های منتقد همگی در این راستاست.
هدف از این اقدامات همراه نمودن حداکثر اقشار جامعه برای پیشبرد اهداف می باشد.
پیروان جنبش سبز که عملا بیش از 80 درصد دولت را در اختیار خود گرفته اند در فتنه سال 88 به این نتیجه رسیدند که چهار عامل اصلی موجب شکست این جنبش شد لذا این بار استراتژی خود را برای براندازی تغییر دادند.
اولین عامل مدیریت امام گونه مقام معظم رهبری بود.
سردمداران جنبش تصور نمیکردند که رهبر معظم انقلاب از چنین جایگاه و حمایت مردمی برخوردار باشند. لذا در استراتژی جدید خود سعی میکنند خود را مطیع رهبری نشان داده و برای کارهای خود از ایشان مایه بگذارند.
این استراتژی تا حد زیادی موفق بوده است و بسیاری از حزب اللهی ها هم فریب این خدعه را خورده اند.
عامل دوم روشنگری صدا و سیما بود.
به حق عملکرد صدا و سیما در فتنه 88 غیر قابل تصور و انتظار بود. شاید کمتر کسی انتظار داشت که برنامه های سیاسی صدا و سیما تا این حد تاثیرگذار و مفید باشد.
لذا میتوان گفت که عملکرد خوب و تحسین برانگیز صدا و سیما در فتنه 88 یکی دیگر از موانع گسترش فتنه بود.
در اینجا نیز دولت اهرم قدرتمند " بودجه" خود را به کار انداخته و با فشار بر این سازمان مانع نقد و روشنگری شده است.
این موضوع به حدی روشن است که علاوه بر رئیس سازمان در برنامه صرفا جهت اطلاع هم به آن پرداخته شد.
مشکل سوم ضعف رسانه های حامی فتنه اعم از داخلی و خارجی بود.
در آن دوره از یک طرف حمایت بیشتری از رسانه های طرفدار نظام صورت میگرفت و با آنها برخورد شدید و تند نمیشد و از طرف دیگر رسانه های مخالف داخلی و خارجی مجالی برای عرض اندام نداشتند.
لذا استراتژی سوم آنها به تضعیف رسانه های ارزشی و تقویت رسانه های مخالف داخلی و خارجی اشاره دارد.
موضوع چهارم و نهایی که موجب برچیدن بساط فتنه و فتنه گران شد خروج جمعیت میلیونی در 9 دی بود.
برای جلوگیری از حضور مردم و تظاهرات علیه فتنه گران باید اوضاع طوری مدیریت شود که عمق مخالفت و دشمنی با نظام مشخص نشود. در فتنه بعد شعارهایی مانند مرگ بر ولایت فقیه و رقص و پایکوبی در محرم دیده نخواهد شد. و لذا بسیاری از کسانی که در فتنه 88 جزو جمعیت میلیونی 9 دی بودند در فتنه بعد وارد صحنه نخواهد شد.
اما سوال این است که چرا این فتنه بسیار عمیقتر و شدیدتر از فتنه قبل است.
جواب این است که اولا دشمن تصور و شناخت دقیق تری از مردم ایران پیدا کرده و لذا اشتباهات گذشته خود را تکرار نخواهد کرد.
ثانیا در این فتنه خود دولت یکی از رئوس اصلی فتنه است. وزارت اطلاعات، وزارت کشور و حتی تا حدود زیادی نیروهای انتظامی در اختیار دولت هستند و دولت از این ابزارها به بهترین نحو برای حمایت از فتنه گران استفاده خواهد کرد.
ضمن اینکه با ایجاد جو خفقان برای رسانه های منتقد و صدا سیما مردم نیز درک صحیحی از شرایط پیدا نخواهند کرد.
آنچه به ذهن میرسد اینست که بیش از 80 درصد زیرساختها برای وقوع فتنه اکبر مهیا شده است. طی چند هفته آینده تکمیل می شود.
بعد از آن نوبت اقدامات تحریکی و در نهایت اقدامات میدانی است ...